- عنوان: در جستوجوی طبیعت
- نویسنده: ادوارد ویلسون
- مترجم: کاوه فیضاللهی
- ناشر: نشر نو، ۱۳۹۷
بخشی از مقدمه کتاب
جورج سیمپسون، دیرین شناس آمریکایی و از معماران تلفیق تکاملی مدرن، میگوید «انسان چیست؟»
احتمالا عمیقترین پرسشی است که انسان تاکنون پرسیده است، اما این پرسش تازهای نیست و بیش از دو هزار سال است که فیلسوفان دنبال وجه تمایز میان انسان و سایر جانوران بودهاند. هدف نهایی علوم انسانی شناخت همین ویژگیهاست. این همان چیزی است که گاه ذات، سرشت یا فطرت انسان نامیده میشود و تمام ویژگیهایی را در بر میگیرد که معمولا تمامی انسانها از آنها برخوردارند.
در این سنت است که انسان حیوان ناطق، سیاسی، عقلانی، ابزارساز، مختار، معنوی، آتش افروز، جنگافروز، همنوعخوار و مانند آنها نامیده شده است، هرچند علم نشان داده که هیچ کدام از این ویژگی ها منحصر به انسان نیست و در سایر جانوران نیز به درجات گوناگون دیده میشود.
روان انسان لوح نانوشته نیست. و فرهنگ تنها عاملی نیست که هویت ما را میسازد. این چیزی است که تجربه تاریخی ما به عنوان یک گونه بر آن صحه میگذارد.
اما طبیعت ما از کجا آمده است؟ ما موجودی نیستیم که بر اساس یک طرح منطقی مهندسی شده باشیم.
طبیعت انسان اگرچه شکل معینی دارد اما ثابت نیست و در گذر زمان شکل گرفته است. پیچ و خمهای روان ما حکایت از پیچ و خمهایی دارند که در طول تاریخ طولانی تکامل خود طی میلیونها سال از آنها عبور کردهایم و هر یک نقشی ماندگار بر طبیعت ما باقی گذاشتهاند.
به همین دلیل است که نمیتوان با مهندسی معکوس پرده از رازهای طبیعت انسان کنار زد. به همین دلیل انسان آمیزهای از تناقض های به ظاهر غیر قابل درک است، یک روز لبریز از حسادت میشود و روز بعد سرشار از همدلی، با یک سکندری به پستترین ورطهها میافتد و با یک اشاره خداگونه میشود.
آیا چند هزار سال تمدن میتواند اثر چند میلیون سال تکامل را پاک کند؟ معروف است که میگویند میمون را شاید بتوان از جنگل خارج کرد، اما جنگل را هرگز نمیتوان از میمون خارج کرد.
گزیده فهرست
مار
در ستایش کوسه
مورچهها و همکاری
فداکاری و تهاجم