«مخالفان علم تکامل[فرگشت] اغلب اظهار میدارند که تکامل واقعیت نیست، بلکه تئوری ضعیفی است. نگارنده دلیل سادهای ارائه میدهد که تکامل[فرگشت] واقعیت است. برای این کار، آنچه مورد نیاز است فقط ارائهٔ تعریف صریحی از تکامل، به اضافهٔ بعضی از دادههای ساده و منطق مناسب.»
«تکامل» واژهای است که تقریباً همهکس آن را میشناسد و در محاوره به کار میبرد؛ معنی تکامل تغییر غیرچرخهای در گذر زمان است. اصطلاح «غیرچرخهای» در اینجا، حائز اهمیت است چون فصلهای بهار، تابستان، پاییز، زمستان، بهار، تابستان… هرکدام یک تغییر است اما تکامل نیست. علت آن است که طبیعت چرخهای فصلی این فرآیند، تغییرات را پیدرپی به حالت اول، باز میگرداند.
اکنون موردی را بررسی میکنیم که فرآیند چرخهای نباشد(شکل۱-ماشینها.) در این شکل عکس چند خودرو را مشاهده میکنیم که ساختن آنها در اوایل قرن۲۰ شروع شد و تا اواخر قرن۲۰، یعی طی یکصد سال به اتمام رسید.
این خودروها آشکارا با مرور زمان تغییر یافتهاند و از اینرو، تعریف تکامل دربارهٔ آنها صادق است، و برای این پدیده تکامل[فرگشت] واقعیت است.چیزی هم نیست که محل مجادله باشد.
از آنجا که موارد تکامل زیادند، شایسته است که برای پرهیز از ابهام، این مورد را «تکامل صنعت خودروسازی» بنامیم. بنابراین تکامل خودروسازی، یک واقعیت است.
شکل۲ عکسی را نشان میدهد که مربوط به درآمد داستان کانتربوری، اثر جئوفری چاوسر است و در حدود سال ۱۳۹۰ میلادی نگاشته شده است.
اگر بعضی از نوشتههای شکسپیر را خوانده باشید، میدانید که خواندن آنها کار آسانی نیست، اما باید پذیرفت که خواندن آنها بسیار آسانتر از خواندن آثار چاوسر است. پیداست که زبان انگلیسی به مرور زمان تغییر کرده و بدین ترتیب، مصداقی از تعریف تکامل است، از اینرو با توجه به این نمونه، تکامل[فرگشت] زبان انگلیسی، یک واقعیت است.
برای تعمیم دادن واقعیت تکامل، صفحهای از کتاب کلیله و دمنه که آن را ابوالمعالی نصراله بن محمد بن عبدالحمید منشی، در سال ۵۳۸ ه.ق از عربی به فارسی ترجمه کرده است، که در پی میآید: مشاهده میکنید که خواندن این نوشته برای فارسیزبانان امروز، کار آسانی نیست. پیداست که زبان فارسی در طی این مدت تغییر کرده است؛ بدینترتیب، تغییر زبان فارسی نیز مصداقی از واقعیت تکامل است.(۱)
باب الحمامه المطوقه
حکایت: برهمن گفت آوردهاند که در ناحیت کشمیر مرغزاری خوش و نزه بود که از عکس ریاحین او پر زاغ چون دم طاووس نمودی، و در پیش جمال او دم طاووس به پر زاغ مانستی
ولیک از دود او برجانش داغی
درفشان لاله در وی چون چراغی
چو بر شاخ زمرد جام باده
شقایق بر یکی پای ایستاده
و در وی شکاری بسیار، و اختلاف صیادان آنجا متواتر. زاغی در حوالی آن بر درختی بزرگ گشن خانه داشت. نشسته بود و چپ و راست مینگریست. ناگاه صیادی بدحال خشنجامه، جالی بر گردن و عصایی در دست، روی بدان درخت نهاد. بترسید و با خود گفت: این مرد را کاری افتاد که میآید، و نتوان دانست که قصد من دارد یا از آن کس دیگر، من باری جای نگه دارم و مینگرم تا چه کند. صیاد پیش آمد و، جال باز کشید و، حبه بینداخت و در کمین نشست. ساعتی بود، قومی کبوتران برسیدند، و سر ایشان کبوتری بود که او را مطوقه گفتندی، و در طاعت و مطاوعت او روزگار گذاشتندی. چندان که دانه بدیدند غافلوار فرود آمدند و جمله در دام افتادند. و صیاد شادمانان گشت و گرازان بتگ ایستاد، تا ایشان را در ضبط آرد. و کبوتران اضطرابی میکردند و هر یک خود را میکوشید. مطوقه گفت: جای مجادله نیست، چنان باید که….
شکل۳، عکسی را از کوه اورست در هیمالیا، از بالا و کوهی را از رشته کوههای آپالاش، نشان میدهد.
در این صحنه تکامل[فرگشت] مشاهده نمیشود، چون کوه اورست و کوه آپالاش، دو کوه مجزایند، و من نمیتوانم انتظار بکشم تا کوه اورست هم به اندازهٔ کوه آپالاش فرسوده و ارتفاعس کم شود. اما این صحنه، فرایند کوهزایی و فرسایش کوه را نشان میدهد.
اگر کسی به تماشای مناطق زمینشناختی متعددی بپردازد و متوجه شود چگونه روخانههایی مثل میسیسیپی و آمازون روزی چندین هزارتن ماسه از مناطق دور از کرانهها حمل میکنند و در دلتاهای آن رودها تهنشین میسازند، باور کردن آنکه کوهها تکامل مییابند، منطقی خواهد بود.
بدیهی است که تعریف تکامل دربارهٔ آن صادق است و بر اساس این نمونه نیز میتوان گفت که تکامل زمینشناختی یک واقعیت است.
اکنون شکلهای ،۶،۵،۴ را بررسی میکنیم.
شکل۴، دو نوع جلبک آبی سبز را نشان میدهد که در ۸۵۰ میلیون سال پیش میزیستند.
شکل۵، تریلوبیتهایی را نشان میدهد که در ۵۵۰میلیون سال پیش به سر میبردند.
شکل۶، کوسه ماهیهایی را نشان میدهد که متعلق به ۲۰۰میلیون سال پیش بودند.
هرشکل فقط بخش کوچکی از موجودات زندهٔ شناخته شدهای را نشان میدهد که در هر یک از زمانهای یاد شده میزیستند؛ اما همهٔ این شکلها منعکسکنندهٔ تفاوتهایی به شمار میآیند که موجودات زندهٔ زمانهای مختلف باهم دارند.
شکلها به وضوح نشان میدهند که این موجودات زنده به مرور زمان طولانی، بسیار تغییر یافتهاند. آشکار است که این موجودات زنده مصداقی از تعریف تکامل هستند، و از اینرو، به استناد این چهارمین نمونه نیز تکامل یک واقعیت است.
براستی آن چیست که تکامل پیدا میکند؟ در اینجا، آنچه تکامل مییابد نمایندهٔ انواع موجودات زنده در درخت زندگی است و پیداست که این شکل تکامل زیستشناختی است، و با بسیاری از نمونههای دیگر تکامل[فرگشت] قابل مقایسه است.
نادیده گرفتن آن، اصولی نیست. چون داعیهٔ تکامل فقط نتیجهای منطقی است؛ در واقع موجودات زنده مشمول تعریف تکامل، یا تغییر غیر چرخهای به مرور زمان هستند.
موارد بسیار دیگری از تکامل[فرگشت] وجود دارند. از آنجمله، تکامل خانهسازی، تکامل حرفهٔ پزشکی، تکامل گیتی، تکامل سلاح گرم، و حتی تکامل استدلال مخالفان تکامل.
شاید ارزش آن را داشته باشد که در اینجا به مسئلهٔ منطقی اندکی متفاوا دربارهٔ تکامل، اشاره شود.
مخالفان تکامل چنین استدلال میکنند: تکامل تئوری است؛ و تئوری واژهٔ دیگری است که از نظر آنان یعنی «گمان»، بنابراین، تکامل فقط یک گمان است. در منطق، این استدلال را سفسطهٔ دوپهلوگویی مینامند و آن مربوط به زمانی میشود که معنی واژهای در قضیهٔ اول، بامعنی آن در قضیهٔ دوم تفاوت کند.(۲)
در قضیهٔ اول، تکامل یک تئوری است، منظور زیستشناسان تکاملی از واژهٔ تئوری، چیزی همارز تئوری گرانشی، یا تئوری نسبیت است. بنابراین، تکامل بادقت بسیار آزموده شده و از محک آزمونهای اساسی با چنان موفقی گذشته است که تکامل شایستهٔ احراز نام «تئوری» است. در قضیهٔ دوم، واژهٔ «تئوری» معنی کاملاً متفاوتی دارد، بعنب اندیشهای است که شایستگی آن اندکی بیشاز شیر یا خط کردن سکه است.
به هنگام جستجوی حقیقت، سفسطههای منطقی، از جمله سفسطههای دوپهلوگویی، بیموردند.
پینوشتها:
(۱) تصریح میشود که افزودن مطلب نامبرده از سوی مترجمان است.
(۲) این شعر خیام تاحدی هم ارز آن است: بهرام که گور میگرفتی عمر/ دیدی که چگونه گور بهرام گرفت. در مصرع اول گور یا گورخر نوعی جانور است که بهرام، شاه ساسانی، آن را فراوان شکار میکرد، در حالی که در مصرع دوم مراد از گور قبر است، بهرام هنگام شکار گور کشته شد.
منبع:
کتاب علم تکامل و جامعه
بخش اول، فصل دوم: تکامل واقعیت است.
نوشته: walter m.Fitch
مترجمان: محمد صبور – حمیده علمی غروی
انتشارات خانهٔ زیستشناسی – چ۱- ۱۳۸۸
توضیح آگاهی: قلابهای کلمه [فرگشت] توسط سایت گذاشته شدهاند و در متن اصلی ترجمه نیستند.