اگر در مورد نالدی اطلاعی ندارید، قبل از مطالعه این مطلب توصیه میشود مطالب مربوط به نالدی را پیگیری نمایید.
یکی از مهیجترین اکتشافات فسیلی در سالهای اخیر مربوط به انسان نالدی بود. در سال ۲۰۱۳، در غار رایزینگ استار(نزدیکیهای ژوهانسبورگ) محققان بهرهبری لی برگر، دیرینمردمشناس، توانستند چندهزار استخوان از یک انسان باستانی را کشف کنند. این تیم تحقیقاتی نتیجه گرفت آن استخوانها مربوط به یک گونهٔ ناشناخته از انسان بهنام هومونالدی است.
اخبار این کشف در سراسر جهان منتشر و باعث مباحثی مربوط به تبار انسان شد. بعضی از دانشمندان ادعا کرند آن استخوانها نه یک گونهٔ جدید، که مربوط به انسان راستقامت(هومو ارکتوس، Homo erectus) است. عدهای دیگر لی برگر را بهخاطر ادعای دفن عمدی استخوانها نقد کردند و انتقادات زیادی هم پیرامون عدم تاریخنگاری فسیلهای یافت شده مطرح شد.(+)
اما بحث واقعی بیشتر راجعبه شیوهٔ کاری برگر(Lee Berger) است. فسیلشناسی رشتهای از علم است که زمان زیادی برای بررسی یک قطعه فسیل میخواهد. قبل از انتشار نتایج در مجلات و منابع خبری، کارشناسان فسیلها را به مدت طولانی(حتی بیش از یک دهه)مطالعه میکنند.
درمقابل، برگر و همکارانش با سرعت خیلی زیادی عمل کرده و تحت تاثیر فضای رسانهای و با کمک پژوهشگران جوان خود، نتایج برسیها را در یک مجلهٔ بادسترسی آزاد(open-access)[(اشاره به کیفیت علمی پایین و عدم داوری)] منتشر کرد.
بسیاری از دیرینشناسان ارشد اعتقاد دارند بررسی نالدی در کمتر از دو سال یک نمونه خطرناک است چرا که این قبیل مسائل نوعی سیرک رسانهای(Media circus) بوده و میتواند به ضرر شناخت و درک فرگشت سیر انسان تمام شود.
۱۵ سال پیش تیم وایت(Tim D. White) یافتههای خود را در مورد میمونِآدمنمای اولیه بهنام آردیکپی(Ardipithecus) که قدمت آن به ۴.۴ میلیون سال پیش برمیگردد را منتشر کرد. این شامل سه سال تحقیق او میشود که در شمال اتیوپی استخوانهای یافته شده را با دیگر فسیلهای شناخته شده از تبار انسان مقایسه کرد. کاری که برگر و تیم او تازه در این ماه میخواهند انجام دهند.
وایت میگوید ما ۱۰سال رسانهها را بیخبر گذاشتیم چرا که نمیتوان بههمراه خبرنگاران که هرلحظه دور شما هستند، کارِ علمیِ صحیح انجام داد. در مقابل، برگر از همان ابتدا شروع به فیلمبرداری و تهیه خبر از همه چیز کرد که تاثیر بدی در کار او داشت. تهیهکنندگان و فیلمبرداران پول خرج میکنند تا اوضاع باعجله بهنتیجه برسد.
دیگر منتقدان مدعی هستند که استخوانهای استخراج شده از غار رایزینگ بهعلت عجله در خاکبرداری آسیب دیدهاند. بسیاری از فسیلها یک تکه سفید دارند که نشان از شکستگی تازه دارد. اما برگر این انتقاد را رد میکند.
او میگوید قبلازشروع حفاری این تکههای سفیدرنگ را دیدم و متوجه شدم که اخیرا شکسته شدهاند. محفظه داخل غار بهطور گسترده توسط غارنوردان آماتور مورد استفاده قرار گرفته و آنها باعث شکستگی استخوانها و فسیلها شدهاند. بههمین دلیل تصمیم گرفتیم هرچه سریعتر اقدام کنیم تا از آسیب بیشتر جلوگیری کنیم.
واقعیت دیگری که برگر از آن یاد میکند، استفاده از زنان غارنورد برای بازیابی استخوانهای نالدی است، آنها تنها کسانی بودند که میتوانستند به شیارهای باریک راه یافته و به محفظهٔ فسیلهای(chamber) بروند. یک نفر گفت مردان زیادی بودند که میتوانستند به محفظه بروند، اما این کار(استفاده از مردان) باعث خراب شدن تبلیغات میشود.
سرعت زیاد برگر باعث شد ۱۵۰۰ قطعه فسیل از غار استخراج و به دانشگاه ژوهانسبورگ انتقال یابد. او از تمام علاقمندان و متخصصان پسادکتری در حوزه فرگشت انسان دعوت کرد. روال طبیعی در اینگونه موارد شامل یک فرآیند طولانی همراه با تعداد کمی از دانشمند متخصص در مورد پالایش فسیل انسان است که تعاریف خاصی در مورد گونهٔ جدید دارند. بهعنوان نمونه، بررسی و تحقیق در مورد انسان گرجی هفت سال طول کشید.
سپس نوبت به انتشار یافتهها رسید. برگر میگوید برای اینکه درگیر فرآیند طولانی بررسی نتایج توسط منتقدین در مجلات سطح بالایی مثل نیچر و ساینس نشود، تصمیم میگیرد مطالب را بهسرعت در یک مجله اینترنتی به نام eLife منتشر کند. جایی که داوری و بررسی خیلی کمتری نسبت به سایر مجلات معتبر دارد.
خیلیها میگویند سهلانگاریهای مجله eLife زیاد بوده و مقالات مربوط به نالدی دارای خطاهایی است. بهعنوان نمونه، بعضی از نتیجهگیریهای برگر بر اساس ویژگیهای جمجمه درمورد اینکه نالدی گونهای جداگانه از انسان راست قامت است اشتباه است. او میگوید نالدی دارای برآمدگی خارجی در پسسر(external occipital) است اما انسان راست قامت اینگونه نیست. اما در واقعیت(برخلاف گفته برگر)، انسان راستقامت این برآمدگی در ناحیهٔ پسِ سری را دارد. در این زمینه تیم وایت میگوید این یک اشتباه اساسی است.
باتخلیص /
پینوشت: تیم تحقیقاتی لی برگر بهعلت عجله در انتشار یافتههای خود پیرامون هومو نالدی مورد انتقاد فراوانی است. متاسفانه فسیلها نه تاریخنگاری شدهاند، نه مدرکی برای ادعای دفن استخوانها ارائه شده و حتی درباره اینکه آیا نالدی یک گونهٔ جدید است هم ابهاماتی وجود دارد. بههرحال تحقیقات ادامه دارد و هنوز هیچ چیز قطعی نیست.