ادعا : با محاسبات ریاضی میتوان دریافت که تشکیل تصادفی یک ملکول ساده در حد بسیار کم (نزدیک به صفر) است، پس امکان ندارد اولین سلولها خود به خود پدید آمده باشند !
پاسخ: گرچه بخش اول ادعا تا حدودی درست است، ولی نتیجه گیری آن اشتباه میباشد. در زمان داروین نیز ادعاهای این چنینی وجود داشت. منکرین نظریه فرگشت ابتدا ادعای پیشرفته بودن چشم موجودات و مغایرت آن با نظریهی فرگشت را مطرح کردند، ولی وقتی با دلایل منطقی و شواهد زنده روبرو شدند، ادعاهای نامربوط دیگری ارائه کردند.
برای مثال یکی از مخالفان ادعا میکرد که اگر ما یک ساعت جیبی دقیق در بیابان پیدا کنیم، حتماً همه اذعان میکنند که این ساعت یک سازندهای داشته است، ولی نظریهی فرگشت ادعا میکند که موجودات و جهان خود به خود به وجود آمدهاند.
پاسخ داروین و یاران او به این ادعا این بود که نظریهی فرگشت هیچگاه وجود آفریننده یا قدرت برتر در به وجود آوردن سیارات و جهان را نقض نمیکند، بلکه این نظریه فقط چگونگی پیدایش موجودات بر روی سیاره زمین را توضیح میدهد.
ثانیاً اینکه احتمال به وجود آمدن یک سلول بسیار پایین است، دلیلی بر به وجود نیامدن آن نیست. برای مثال اگر شما جعبهای حاوی یک میلیون کارت با شمارههای یک تا یک میلیون را داشته باشید و بخواهید یک کارت از میان آنها انتخاب کنید، در آن صورت احتمال بیرون آمدن هر شماره ۱۰۰۰۰۰۰ / ۱ خواهد بود.
حال اگر شما دست ببرید و یک کارت (مثلاً با شماره ۴۶۸.۲۳۸ ) بیرون بیاورید، با آنکه احتمال بیرون آمدن این کارت بسیار پایین بود، ولی به هر حال غیرممکن هم نبوده است! پس به یاد داشته باشید که کم بودن احتمال رُخ دادن یک رویداد، دلیلی بر غیرممکن بودن آن نیست.
همین سیاره زمین ما اگر کره ماه را نداشت، اگر در فاصلهی کنونی با خورشید نبود، اگر قطر آن کمی بزرگتر یا کوچکتر بود و میلیونها اما و اگر دیگر؛ آن وقت حیات بر روی زمین شکل نمیگرفت، ولی به هر حال این شرایط روی ندادند و ما امروز شاهد وجود حیات در سیاره خود هستیم در حالی که میلیونها و میلیاردها سیاره دیگر در کهکشانها و تعدادی هم در منظومه شمسی ما وجود دارند که شرایط آنها مثل زمین نبود و به همین دلیل حیاتی هم در آنها شکل نگرفته است.
در ضمن همچنان که در ابتدای فصل دوم گفتیم سلولها به همین سادگی هم پدید نیامدند، بلکه بیش از دو هزار میلیون سال (دو میلیارد سال) طول کشید تا نخستین سلولها بر سطح سیاره زمین ظاهر شوند. در این مدت که زمان بسیار طولانی بود، میلیاردها بار سلولهای ناقص ساخته شدند، از بین رفتند و بازماندهها فرگشت یافتند تا در نهایت به صورت سلولی فعال درآیند.
گرچه این روال در انتخاب طبیعی زمان بسیار زیادی طول کشید، ولی امروزه دانشمندان ژنتیک پس از چند سال پژوهش موفق شدهاند با ساختن یک رشته ساده DNA و وارد کردن آن به یک باکتری فاقد کروموزوم، نخستین جاندار مصنوعی را تولید کنند [کاری که کریک ونتر انجام داد]. این موضوع نشان میدهد که انسانها میتوانند کار طبیعت را در زمانی بسیار کوتاهتر انجام دهند و ما احتمالاً تا چند سال آینده باید شاهد خبرهای شگفت انگیزی از ساخت جانداران جدید باشیم.
یکی دیگر از ادعاهای خلاف واقع مخالفان این است که سعی دارند ذهن مردم را با مثالهای نامربوط گمراه کنند؛ برای مثال آنها ادعا میکنند که اساس نظریه فرگشت درباره پیدایش انسانهای تکامل یافته و هوشمند شبیه این است که ناگهان طوفانی به پا خواسته و آهن پارهها را به هم کوبیده و در این میان هواپیمایی مدرن پدید آمده است! این گروه سعی میکنند با سفسطه بازی افراد عامی را گمراه کنند، چراکه نظریه فرگشت هیچگاه چنین ادعایی یا حتی شبیه این را نیز نداشته است. این مدعیان دو فاکتور مهم زمان (در حد هزاران میلیون سال) و نیز اصل انتخاب طبیعی را که اساس نظریه فرگشت است، در نظر نمیگیرند.