زیستشناس بریتانیایی، چارلز داروین، هنگامی که در سال ۱۸۵۹کتاب خود را با عنوان «منشا گونه ها از طریق انتخاب طبیعی» به چاپ رساند، منتظر بود تا واکنش های احتمالی جامعه علمی و اجتماعی را ببیند.
همانطور که قابل انتظار و درک بود، واکنشها از موافقت و تایید که امید پذیرش رو به گسترش این نظریه را میدادند تا مخالفتها و دشنامهای سرسخت را، در بر میگرفت. شنیدن اینکه گونههای مختلف موجودات زنده، دارای نیای مشترکی هستند که به تدریج و در طول میلیونها سال، از یکدیگر جدا شده و هر یک روند فرگشتی خود را طی کردهاند.
بر طبق نظریه فرگشت، همه گونههای موجود زنده از یک سری موجودات زنده تک سلولی که حدود میلیارد سال پیش شکل گرفتند، بوجود آمدهاند.
حدود میلیاردها سال پیش، تعدادی از موجودات ساده و تک سلولی دیگر، از این موجودات بسیار ساده اولیه، شکل گرفتند. حدود ۶۰۰ میلیون سال قبل، اولین موجودات چندسلولی مانند کرمهای کوچک و موجوداتی که در دریا زندگی میکردند، پدیدار شدند.
چند صد میلیون سال قبل، اولین موجودات خشکی زی که در ابتدا شامل میکروبها و سپس گیاهان میشد، پدیدار شدند. این مسئله راه را برای موجودات خشکی زی دیگر از جمله حشرات و سپس دوزیستان، هموار کرد. از دوزیستان، خزندگان، پرندگان و پستانداران، نشأت گرفتند. اولین نخستیها، حدود ۵۵ میلیون سال قبل، پا به عرصه وجود گذاشتند (در زیستشناسی، نخستیها، به خانواده میمونها مانند گوریلها، بابونها، شامپانزه هاو انسان نماها یعنی نیاکان ابتداییتر و کمتر فرگشت یافته انسان مدرن امروزی و انسان، اطلاق میشود.
آنچه که در فرگشت، باعث شکل گیری گونههای مختلف موجودات زنده از همدیگر شده، فرایندهای شکل گیری فرگشت خُرد و کلان و از جمله جهش ژنتیکی بوده که ما در بخشهای بعدی، به آنها خواهیم پرداخت.